جدول جو
جدول جو

معنی په سی - جستجوی لغت در جدول جو

په سی
آن سوی کوه، پشت کوه، آخرین برداشت
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَپْ پَ سَ)
دهی جزء دهستان غار است که در بخش ری شهرستان تهران و دوازده هزارگزی شمال باختری شهر ری سر راه عمومی رباط کریم به ایستگاه راه آهن واقع است. جلگه ای معتدل است و 15 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و صیفی و چغندر قند و شغل اهالی آنجا زراعت است. راه شوسه دارد و تپه ای قدیمی در آنجاست. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1). این ده را تپه سفید هم گویند
لغت نامه دهخدا
(تَپْ پَ دَ)
دهی از دهستان گلچرت بخش پلدشت شهرستان ماکو است که در سی و شش هزار و پانصد گزی جنوب خاوری پلدشت واقع است. دامنه ای معتدل است و 174 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات و پنبه و شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است صنایع دستی آنان جاجیم بافی است و تا ناریک راه ارابه رو دارد و در تابستان میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(تَ پَ)
دهی از دهستان چالدران است که در بخش سیه چشمۀ شهرستان ماکو واقع است. و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کُ تَپْ پِ طَ)
دهی از دهستان سیلتان شهرستان بیجار است و 280 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
پس گردنی
فرهنگ گویش مازندرانی
آخرین برداشت از مزرعه، رودخانه و غیره، جستجو برای یافتن
فرهنگ گویش مازندرانی
گونه ای از بستن روسری که به جای گره زدن از زیرچانه، از پشت
فرهنگ گویش مازندرانی
از پشت سر، روستایی در ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
سه گوش، سه گوشه
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی گیاه تیغ دار که تیغ آن زهردار است
فرهنگ گویش مازندرانی
سوزن سوزن شدن جایی از بدن
فرهنگ گویش مازندرانی